Tuesday, September 27, 2005
بابا این عکسه چی شد؟
Comments:
<< Home
اسماعیل جان، تو اون جلوی کلاس تو عکس یک توری نشستی که مثل اینکه میخواهی بقیه را کنار بزنی! ضمنا دوران جوانی خیلی خوش تیپ بودی ها!... مخلصیم. راستی تو که خوب آپ لود میکنی چرا می نویسی عکسهایم چی شد؟ البته هر وقتاین عنوان را می بینم می فهمم آپ لود را موفقیت آمیز انجام داده ای
آقا سلام علیکم
قضیه اینطوری نشستن ما این بود که با دکتر خسرو تهرانی کلاس داشتیم و این عکس قبل از آمدن دکتر به کلاس برداشته شده بود،بابایی که عکس را می انداخت هی فیگورهای عجیب غریب میگرفت و من مدام اعتراض که بابا زود باش الان دکتر می آید و در یکی از همین لحظات عکس انداخته شد.اما در آپلود عکس،نمی دانم چجوری میشه که من باید دو یا سه بار کار آپلود را تکرار کنم تا عکس بیاید در وبلاگ،اینه که میبینی جملات تیتر مطالب بعضا بعد از یک سعی و تلاش ناموفق نوشته می شود.
ارادتمند
اسماعیل
قضیه اینطوری نشستن ما این بود که با دکتر خسرو تهرانی کلاس داشتیم و این عکس قبل از آمدن دکتر به کلاس برداشته شده بود،بابایی که عکس را می انداخت هی فیگورهای عجیب غریب میگرفت و من مدام اعتراض که بابا زود باش الان دکتر می آید و در یکی از همین لحظات عکس انداخته شد.اما در آپلود عکس،نمی دانم چجوری میشه که من باید دو یا سه بار کار آپلود را تکرار کنم تا عکس بیاید در وبلاگ،اینه که میبینی جملات تیتر مطالب بعضا بعد از یک سعی و تلاش ناموفق نوشته می شود.
ارادتمند
اسماعیل
سلام،
من محسنم ورودی 79 لیسانس و الانم ورودی 83 فوق مهندسی می خونم. از کار قشنگتون خیلی خوشم اومد. ولی راستش یه گله داشتم. بهتره یه سری به دانشکدتون بزنید ببینید ببینید چه خبره! من از آزمایشگاه مکانیک خاک اینا رو نوشتم همون که گفتین دکتر مهرداد راش انداخت.
من محسنم ورودی 79 لیسانس و الانم ورودی 83 فوق مهندسی می خونم. از کار قشنگتون خیلی خوشم اومد. ولی راستش یه گله داشتم. بهتره یه سری به دانشکدتون بزنید ببینید ببینید چه خبره! من از آزمایشگاه مکانیک خاک اینا رو نوشتم همون که گفتین دکتر مهرداد راش انداخت.
سلام بچه ها
از اینکه گزشته شما براتون مهمه و کسانی که براتون زحمت کشیدند و شما رو به مانند برادران خود دوست داشتند و اینک قسمتی از خاطرات تلخ و شیرین شما شدند خوشحالم میکنه.منم به عنوان یه کسی که در دوران خدمتم شما رو جزوی از زندگیم میدونستم و همیشه دوستون داشتم از این کار جالبتون استقبال میکنم
نصرالله اورعی
مسئول سابق آموزش و روابط عمومی دانشکده علوم دانشگاه تهران
از اینکه گزشته شما براتون مهمه و کسانی که براتون زحمت کشیدند و شما رو به مانند برادران خود دوست داشتند و اینک قسمتی از خاطرات تلخ و شیرین شما شدند خوشحالم میکنه.منم به عنوان یه کسی که در دوران خدمتم شما رو جزوی از زندگیم میدونستم و همیشه دوستون داشتم از این کار جالبتون استقبال میکنم
نصرالله اورعی
مسئول سابق آموزش و روابط عمومی دانشکده علوم دانشگاه تهران
ُسلام
آقای زارع عکستون یهو همچین دلمو پر داد پشت میزای گروه زمین شناسی و اتاق 202 زمان ما یعنی ورودیهای هفتادو دو
همیشه دانشکده علوم و مخصوصا بخش زمین شناسی یه آرامش عجیبی میداد که حتی تو خونمون هم نداشتم. شاید برای اینکه اونجا من، من شدم
آقای زارع عکستون یهو همچین دلمو پر داد پشت میزای گروه زمین شناسی و اتاق 202 زمان ما یعنی ورودیهای هفتادو دو
همیشه دانشکده علوم و مخصوصا بخش زمین شناسی یه آرامش عجیبی میداد که حتی تو خونمون هم نداشتم. شاید برای اینکه اونجا من، من شدم
سلام دوستان
خیلی وقته که ازتون خبر ندارم این عکس که مربوط به 30 سال پیشه خاطرات زیادی را برام زنده کرد کار قشنگی کردی آقا مهدی فقط نمی دونم من کجام؟؟
فنونی
خیلی وقته که ازتون خبر ندارم این عکس که مربوط به 30 سال پیشه خاطرات زیادی را برام زنده کرد کار قشنگی کردی آقا مهدی فقط نمی دونم من کجام؟؟
فنونی
اين كلاس صد و چهل و يك عزيزه!من وروديه هشتاد بودم فاصلمون زياده ولي حال وهوا همونه.زمان شما خانم نبوده؟اين آقاي اورعي هموني نيست كه جاي ما گلدون گذاشته تو دانشكده تا ما ديگه نشينيم؟!ه
سلام دوستان خوب همت والایتان در راه اندازی این سایت ونوشتن خاطرات ستودنی است.در اولین فرصت با کسب اجازه از اسماعیل خان یادداشت هایی می ذارم. فردین بوستانی
Post a Comment
<< Home